کد خبر: ۷۶۰۳
۰۸ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰

قهرمان موتورسواری و تعمیرکار موتورسیکلت

غلامرضا محمدپور تعمیرکار حرفه‌ای موتورسیکلت است، او در این سال‌ها از سر عشق به موتورسیکلت به‌عنوان موتوسواری از تیم قاسم‌آباد به مسابقات موتورسواری مشهد، استان و منطقه‌ای کشور هم راه‌ یافته است.

غلامرضا محمدپور، جوان بیست‌و‌نه‌ساله منطقه ۱۰،  از یازده‌سالگی پا در کار و کاسبی گذاشته و در پانزده‌سالگی اولین مغازه‌اش را باز کرده است. او کار را ابتدا با شاگردی در مغازه خدمات فنی وسایل برقی تجربه کرده، اما بعد‌از چندسال از سر علاقه‌مندی به تعمیرکاری موتور، خودش به‌تن‌هایی آن هم در خانه، این حرفه را آموخته و خیلی زود هم نام «استاد» رویش آمده تاجایی‌که درحال‌حاضر توانایی تعمیر هرنوع موتوری را دارد.

این تعمیرکار حرفه‌ای موتور در این سال‌ها فقط به ماندن در مغازه‌اش اکتفا نکرده و از سر عشق به موتورسیکلت به‌عنوان موتوسواری از تیم قاسم‌آباد به مسابقات موتورسواری مشهد، استان و منطقه‌ای کشور هم راه‌یافته و به موفقیت‌هایی دست‌یافته است. آنچه می‌خوانید، گفتگوی شهرآرامحله با این تعمیرکار موتورسوار است که این روز‌ها در هلال‌احمر و کلانتری‌های محله نیز فعالیت‌هایی دارد.


- کمی از خودتان برایمان بگویید.
وقتی به دوره اول راهنمایی پا گذاشتم، تابستان از سر بیکاری در مغازه خدمات فنی که کارش تعمیر وسایل برقی و لوازم خانگی بود، مشغول شدم. چون استادم موتور داشت، در همان مغازه، کم‌کم با آن آشنا شدم و روز‌هایی که حواس استادم روی کاری بود، یواشکی با موتورش تمرین می‌کردم تا اینکه در دوازده‌سالگی، خودم یک موتور گازی خریدم. دو تابستان دیگر در این مغازه شاگردی کردم و سال سوم راهنمایی به‌دلیل ضعیف‌بودن درس‌ها دور مدرسه را خط کشیدم و به‌تن‌هایی مغازه تعمیر موتور باز کردم.

- شما در مغازه تعمیر لوازم منزل کار می‌کردید. چطور فن تعمیر موتور را آموختید که مغازه راه انداختید؟
وقتی موتور گازی خریدم، خودم در خانه با آن ور می‌رفتم و با بالا و پایین کردن وسایلش، تعمیراتش را انجام می‌دادم و اگر به مشکلی برمی‌خوردم، از تعمیرکاری می‌پرسیدم. سه‌سال کارم همین بود و در همین مدت هم موتور‌های دوست و آشنا را در داخل حیاط خانه‌مان تعمیر می‌کردم.

- پس خودآموز تعمیرکار موتور شدید؟
بله، من به استعداد خودم در کار تعمیر موتور اعتماد کردم و از سر علاقه این شغل را ادامه دادم.

- شما در سن بسیار کم مغازه بازکردید، مشتری هم داشتید؟ اصلا کسی به شما اعتماد می‌کرد؟
اولین مغازه‌ام را که در بولوار شهید فلاحی بازکردم، بیشتر مشتریانم، دوستان و آشنایان قدیمی‌ام بودند، اما چند‌ماه نگذشت که مشتری‌های جدید پیدا کردم و، چون سن‌و‌سالم کم بود و دنبال جذب اعتماد مشتری بودم، در تعمیر موتور مشتریان، خیلی دقت می‌کردم و خدا را شکر، همین روش کارکردن، مشتریانم را به مرور زیادکرد.

- از همان ابتدا، همه نوع موتور سیکلت تعمیر می‌کردید؟
آن زمان هم تنوع موتور کم بود و هم تعمیرگاه. برای همین، فقط موتور‌های گازی، یاما‌ها و گاهی هم ۱۲۵ را تعمیر می‌کردم. اما به‌مرور تجربه‌ام بیشتر شد و الان هر نوع موتورسیکلت، حتی به‌روزترین آن‌ها را که تولید خارج است، می‌توانم تعمیر کنم.

- شما، هم دست به موتور دارید و هم پا به موتور؛ برایمان بگویید چه شد که سر از موتورسواری درآوردید؟
سال ۸۲ یکی از مشتری‌هایم که خودش موتورسوار پیست بود، موتور کراسش را برای تعمیر آورد. با موتورش دور زدم و او هم خیلی از پیست، برایم تعریف کرد؛ همان‌جا تصمیم‌گرفتم موتورسوار پیست شوم؛پ.

- و بعد از آن موتور پیست خریدید؟
بله؛ البته خیلی هم راحت نبود. باید موتور کراس می‌خریدم. پولم کافی نبود و مجبور شدم مقداری قرض کنم. بعد در سال ۸۵ با پرداخت هزینه، در فدراسیون اتومبیل‌رانی و موتورسواری عضو شدم. البته قبل از عضویت، در زمان‌هایی که پیست خالی بود، به‌صورت متفرقه آنجا می‌رفتم و تمرین می‌کردم.

 

غلامرضا محمدپور، قهرمان موتورسواری کشور، تعمیرکار موتورسیکلت است

 

- اولین مسابقه را چه زمانی شرکت کردید؟
سال ۸۶ در اولین مسابقه موتورسواری مشهد که هفت‌هشت‌شرکت‌کننده داشت، شرکت کردم و با کسب عنوان اولی، حکم قهرمانی و مدال گرفتم.

- دیگر در چه مسابقاتی شرکت داشته و مقام‌آور بوده‌اید؟
تا سال ۹۲ که عضو فدراسیون بودم، شش‌مسابقه شرکت کردم و در همه آن‌ها مقام‌آور بودم. سال ۸۶ و ۸۷ مقام اول در مشهد، سال ۸۷ مقام اول خراسان‌رضوی در مسابقات قهرمانی استان، سال ۸۸ رتبه سوم در مسابقات چهارجانبه کشوری، سال ۹۰ نفر اول در مسابقات استانی و سال ۹۲ مقام دوم جام دینو موتور در سطح استان را کسب‌کردم.

- هنوز هم پیست می‌روید؟
نه؛ چون توجهی ازسوی فدراسیون و اداره‌کل‌تربیت‌بدنی‌خراسان‌رضوی به ورزش موتورسواری نبود و ما فقط باید هزینه می‌کردیم؛ به همین دلیل این ورزش را رها کردم.

- بابت چه چیزی هزینه می‌کردید؟
ما هرسال، برای عضویت در فدراسیون اتومبیل‌رانی و موتورسواری هزینه‌ای را پرداخت می‌کردیم، اما مسئولان فدراسیون برای اینکه مسئولیتی متوجه آن‌ها نباشد، حتی پای کارت‌های ما را امضا نمی‌کردند و مهر نمی‌زدند. این کارت‌ها هم بدون مهر و امضا هیچ‌کجا اعتبار نداشت و اگر اتفاقی می‌افتاد، هیچ‌جا و هیچ‌کسی مسئولیت قبول نمی‌کرد. درواقع ما بی‌نتیجه حق عضویت می‌دادیم.

از این گذشته، نه به پیست رسیدگی‌می‌شد -پیستی که هنوز هم خاکش، خاک پای کوه و دارای قلوه‌سنگ است- و نه در مسابقات، جایزه آن‌چنانی می‌دادند. زمانی‌هم که با پول خود موتورسواران، مسابقات برگزار می‌کردند، در خبر‌ها برگزاری این مسابقات به نام مسئولان اعلام می‌شد و به‌عنوان جایزه، چند موتور در سکوی قهرمانی قرار می‌دادند، اما در نهایت به نفرات برتر فقط کلاه‌کاسکت می‌دادند.

- با این حساب، وضعیت ورزش موتورسواران در مشهد نباید چندان تعریفی داشته‌باشد.
درحال‌حاضر بیش‌از ۴۰۰ موتورسوار حرفه‌ای در مشهد فعالیت دارند که از این تعداد، کمتر از ۱۰ نفر، پیست می‌روند. اما اگر به این ورزشکاران، بها داده شود، پیست مناسبی دراختیارشان گذاشته شود و بیمه ورزشی شوند، می‌توان بهترین مسابقات را در مشهد برگزار کرد و با پول بلیتش به پیست هم رسیدگی‌کرد. حتی می‌توان از بین همین افراد، قهرمانان آسیایی ساخت. راه‌حلش هم این است که کسانی به‌عنوان مسئول برای فدراسیون انتخاب شوند که به این ورزش اهمیت بدهند و خودشان سررشته‌ای در این ورزش داشته باشند.

- درحال‌حاضر به عنوان یک موتورسوار حرفه‌ای از هنرتان، چه استفاده‌ای می‌کنید؟
استفاده مالی که برایم ندارد، اما به خاطر تمرین‌های مداومم در کوه‌های اطراف مشهد و شناختی که از این مکان‌ها دارم، با هلال‌احمر برای امداد و نجات در کوه‌ها با موتور‌های تریل همکاری می‌کنم. همچنین در گرفتن اراذل و اوباش، به پاسگاه‌های محلی کمک می‌کنم.

- یک خاطره تعریف کنید.
بخشی از تمرین ما موتورسوار‌ها در کوه‌ها انجام می‌شود. سال ۹۰ با یک گروه هفده‌نفره، به کوه‌های بینالود رفتیم که متاسفانه راهنمایمان راه را اشتباه رفت و گم شدیم. بعد از یک روز‌ونیم، بالاخره موفق شدیم راه خروجی را پیدا کنیم.

- موتورسواری با خطر همراه است. آیا این ویژگی، خاطره تلخی هم برایتان ساخته است؟
برای خودم نه، اما رمضان غفوری یکی از دوست‌های صمیمی‌ام، در موتورسواری بود و خیلی حرفه‌ای کار می‌کرد. سال ۹۱ به‌خاطر گیرکردن بین اتوبوس و کامیونی که راننده‌اش موتور را ندیده بودند، در دم، فوت کرد.

- برگردیم به حرفه‌تان. گران‌ترین موتوری که تعمیر کردید، یادتان است؟
گران‌ترینشان موتورسیکلت سوزوکی ۱۰۰۰ با قیمت ۳۵ میلیون تومان بود.

 

غلامرضا محمدپور، قهرمان موتورسواری کشور، تعمیرکار موتورسیکلت است

 

- درست است که می‌گویند موتور‌های خارجی در بازار ایران قاچاق هستند؟
بله، متاسفانه بیشتر موتور‌های خارجی موجود در بازار، قاچاق هستند که قطعه‌قطعه از کشور‌های دیگر وارد شده و در ایران، سرهم می‌شوند؛ برای همین عیب و ایراد هم کم ندارند و حتی وقتی خراب می‌شوند، تعدادی از قطعاتشان پیدا نمی‌شود و باید از کشور‌های همسایه مثل دبی، سفارش قطعه جدید را داد.

- بزرگ‌ترین خراب‌کاری‌تان در کار تعمیر موتورسیکلت چه بوده است؟
شانزده‌ساله بودم که موتوری را برای تعمیر آوردند. بعد‌از تعمیرش، برای اینکه آن را تست کنم، سوارش شدم و دوری زدم که در همین حین، تصادف کردم.

- صاحب موتور سیکلت شکایت کرد؟
نه، کار به شکایت نرسید، ولی با اینکه موتورش آسیبی ندیده بود، خیلی از کارم دلخور شد.

- آرزوی داشتن چه موتوری را دارید؟
تاکنون تجربه سوارشدن و داشتن موتور‌های گازی، یاماها، کراس هوندا و تریل را که با کلی قرض سال ۸۱ به مبلغ ۲ میلیون‌و ۷۰۰ تومان خریدم، داشته‌ام، اما آرزویم، داشتن موتور کراس هندای سی‌آر‌اف ۴۵۰ مدل سال است که اگر سفارش بدهی، به‌صورت قاچاق به قیمت ۳۸ میلیون تومان می‌آورند.

- اشاره کردید ۹۰ درصد مشتری‌هایتان دائمی هستند. پس باید درآمد خوبی داشته باشید.
شاید باورتان نشود که تعمیرکار موتورسیکلت درآمدش به اندازه حقوق کارمند است و ماهیانه به ۲ میلیون‌تومان هم نمی‌رسد، اما من، چون از سر عشق، وارد این کار شدم، راضی‌ام و خدا را شکر بیکار نیستم.

- ظاهرا درکنار کار تعمیر، دستی هم در فروش موتورسیکلت دارید؟
خیلی از مشتری‌هایم سال‌هاست که من را می‌شناسند و به من اعتماد دارند؛ برای همین زمانی که می‌خواهند موتوری بفروشند یا بخرند، اینجا می‌آیند. من هم آن‌ها را دست خالی نمی‌گذارم و در این معاملات، فقط پول کمیسیون را که ۵۰ هزارتومان است، می‌گیرم.

- چند موتور در سال، به سفارش دیگران می‌فروشید؟
۳۰ تا ۴۰ موتورسیکلت.

- هنوز هم تعمیر وسایل خانگی را انجام می‌دهید؟
تعمیر موتورسیکلت مثل بسیاری از کار‌ها فصلی است و در شش‌ماه دوم که بازار چندانی ندارد، برای اینکه زندگی‌ام بچرخد، تعمیر وسایل خانگی و ماشین را هم انجام می‌دهم.

- حرف آخر؟
معمولا جوانان امروز، با هدف تفریح و خوش‌گذرانی، موتورسیکلت می‌خرند و در خیابان‌ها جولان می‌دهند. اگر فدراسیون برنامه درستی داشته‌باشد، می‌تواند آن‌ها را به سمت ورزش صحیح موتورسواری هدایت کند

 

* این گزارش چهارشنبه، ۹ دی ۹۴ در شماره ۱۷۸ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر